ترنم مرادی کیاترنم مرادی کیا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره
ترمه مرادی کیاترمه مرادی کیا، تا این لحظه: 6 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

ترنم بهاری. ترمه زندگانی

تمام زندگی من

یه خاطره خوب از شهر نطنز

سلام دخترای عزیزم؛ تو سفر یک روزه به شهر نطنز، ابتدای بازار سنتی مکانی گرم و دلنشین که پر بود از ماکت های بسیار قشنگ و حرفه ای که همشون کار دست استاد توسلیان بود پیرمردی شیرین و تو دل برو با لباس سنتی مردم نطنز که نحوه ساخت ماکت هاش رو با سر صبر و حوصله برامون توضیح داد از ساخت بازار سنتی نطنز تا خانه اجدادی و حیاط و اتاق مادربزرگ همه اش رو خیلی ظریف و زیبا ساخته بود. خیلی خوبه که شما دخترا بیشتر با ایران کهن و مردمانش که کمتر توجهی بهشون میشه آشنا بشید و در خاطرتون ثبت بشه.👌 خدا به ایشان و دیگر عزیزان که سنت و فرهنگ ایرانی را زنده نگه داشتند عمر با عزت بده و همیشه سلامت باشن.🙏 ...
5 فروردين 1403

جشن نام ترمه جان

ترمه خانم زیبای مامان؛ به رسم هر ساله کلاس اول مدرسه شما، بعد از آموزش حروف نام قشنگت، جشن اسمت برگزار شد. شما با دادن هدیه ( کتاب داستان) و پذیرایی شیرینی از دوستانت این روز رو جشن گرفتید و دوستان مهربونت با دستان کوچولوشون برای شما نقاشی کشیدند و به شما هدیه دادند. این روز شروع یکی از زیباترین و خاطره انگیزترین روزهای مدرسه هر کودکی است چه چیزی زیباتر از نوشتن اسم خود و خواندن آن اسم دوستای کوچولوی کلاس اول ترمه جان: 💜دلژین❤️نوژا🧡نوا💛مانیا💚لارا💙آلا💜آوین❤️آرنیکا🧡محیا💛مهرسا💚پناه💙پانته آ💜یاس❤️بهار🧡نیلسا💛لیانا💚سارینا💙ماهورا💜 ...
2 اسفند 1402

تولد عشقای مامان در سال 1402

سلام خوشگل خانوما امسال مامان مریم کلی تولد خونش گرفته🎁 تولد باراد، آراد، دلبان و ماهور و در آخر  تولد ترنم خانم گل💐 و چون تولد ترمه خانوم 🌷در ماه محرم افتاده بود تولد هر دوتون رو با هم گرفت. به همتون کلی خوش گذشت و حسابی با هم بازی کردید. ❤️از مامان مریم هم ممنونیم🙏 که این کار خوب رو انجام می دن کلی به زحمت می افتند و به بهانه تولد نوه هاش همه دور هم جمع می شیم و لحظات خوبی رو با هم سپری می کنیم.❤️ شاید این آخرین عکس های دست جمعی نوه ها (شش تایی) باشه 😔 چون دایی مرتضی و مهسا جون ویزا شدن🏆 و تا آخر دی ماه میرن کانادا امیدوارم بهترین اتفاق ها براشون بیفته و  زندگی سرشار از شادی و آرامش در انتظارشون باشه 🙏 ...
15 آذر 1402

همشاگردی سلام

سال تحصیلی 402-403 شروع شد و یونیفرم های نو و براق رو  پوشیدید، کوله های رنگ و وارنگ رو انداختید، خوراکی های بسته بندی شده داخلش، همه چی آماده برای رفتن به مدرسه.🤩 ترنم قشنگم یک سال بزرگتر شدی یونیفرمت هم شیک تر و سنگین تر شده چقدر سرمه ای بهت میاد عزیز دلم. ترمه ناز مامان شما هم امسال کلاس اولی و شروع کسب دانش و باسواد شدنته مبارکت باشه عزیز دلم💗 با اون لباس صورتی خوشگلت می درخشی❤️ و دل مامان برای هر دو تون ضعف می ره. عاشقتونم عزیزای مامان❤️❤️ الهی همیشه سلامت و شاد و پرانرژی باشید دخترای خوب و با ارزش مامانی🤗 مامان و بابا عاشقتون هستن و بهترین آرزوها رو برای خوشبختی و آیندتون دارن🙏 ...
5 مهر 1402

هاکی روی یخ

روزی به یاد ماندنی به تاریخ 4 شهریور 1402، اولین تجربه اسکیت در زمین هاکی آیس ایران مال،  ترنم عزیزم؛ برق چشمای قشنگت، ذوق و اشتیاق و انگیزت ما رو هم به وجد آورد. تو تمرین اولت خیلی خوب بازی کردی بهتر از اون چیزی بودی که فکرش رو می کردم معلومه که آمادگی بازی تو زمین آیس رو هم داری. خیلی خوشحالم از انتخاب این رشته ورزشی، امیدوارم آینده ای خوب و عالی در انتظارت باشه دلم خیلی روشنه، چون هم خودت عاشقانه برای بهتر شدنت تلاش می کنی و هم مسیری که در پیش داریم از تو ورزشکاری خوب و هدفمند بسازه 😘      ...
8 شهريور 1402

پیش به سوی مدرسه

خب نوبتی هم باشه نوبت ترمه خانوم خوشگل و تپل مامانه ❤️ باورم نمی شه به این زودی بزرگ و خانم شدی، دختر شیییییرین و دوست داشتنی، بامزه و مهربون، قند و نبات و خوش صحبت سال 1401 وارد پیش دبستانی شدی و خاله مهسای مهربون معلم شما تو مدرسه سلام بود و یک سال رو کنار دوستای خوبت و مربی های مهربونت گذروندی. مدرسه و بچه ها رو از همون اول سال دوست داشتی و کلا دختر مرتب و منظم و کاملا مستقلی بودی و از این بابت به مامان همیشه مشغولت کمک بزرگی می کردی. مامانی برای شما یه دنیا آرزوهای خوب و قشنگ داره تازه اول راهی و خیلی دوست دارم برای رسیدن به خواسته های قشنگت تلاش کنی و به همه رویاهات برسی عزیز دلم❤️ ...
21 مرداد 1402

هاکی اسکیت

سلام سلام  ترنم خانم گل از آخرین یادداشتی که برات گذاشتم 3 سال می گذره 😔 خودم باورم نمی شه که چقدر زود گذشت روزهای خوبی رو سپری نکردیم ولی چون به خودم قول داده بودم که فقط خاطرات و یادداشت های خوب و پر انرژی رو برات ثبت کنم به همین خاطر تا بهتر شدن اوضاع روحیم به وبلاگت سر نزدم. این سه سال پر بود از خبرای جدید، قشنگای مامانی شما و خواهرت دیگه خانمای بزرگی شدید و مامان مینا به داشتن شما دخترای خانوم و خوشگل خیلی افتخار می کنه. بزرگترین موفقیت این سه سال رفتن شما به تیم هاکی اسکیت آینده سازان بود این اتفاق رو مدیون دوران کرونا هستیم 🤣زمانی که تنها باشگاه های ورزشی روباز دایر بود و از ترس بیماری و علاقه شما به ورزش این رشت...
21 مرداد 1402

ترنم و ترمه عشقای زندگی

حالا دیگه یواش یواش خواهر کوچولوی شما داره بزرگتر می شه و بیشتر می تونه کنار شما باشه و بازی های مشترکتون بیشتر شده و کلی با هم سرگرم هستید 💕 البته اوایلش بیشتر شما نقش محافظ رو برای خواهر داشتی. تا یادم نرفته بگم که تو سن 11 ماهگی ترمه با تمرین و پشتکار شما  تونست خیلی زود راه رفتن رو یاد بگیره. دستاش رو می گرفتی و کل خونه همراهیش می کردی هر چی ترمه بزرگتر می شد تو خوشحال تر بودی😆 البته این وسط ها گاهی اختلافاتی هم پیش می اومد 😱 که می گذشت. شما کم کم داشتی خانوم می شدی و ترمه هم خوشحال از این که یه خواهر بزرگتر و یه الگوی تمام عیار داره کاملا از تو تقلید می کرد و هر دو از این بابت خرسند بودید. ...
15 فروردين 1399

خواهر یعنی تمام زندگی

اومدن یه خواهر دوست داشتنی به زندگی ما و داشتن یه خواهر مهربون و با محبت که کلی حواسش به خواهر کوچولوش هست زندگی ما رو کاملتر کرد. روزها می گذشت و شما دو تا عشق بزرگ و بزرگتر می شدید. مامان هم برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نشه دوباره مرخصی گرفت و پیش هر دوی شما دخملای نازش موند و روزای خوب رو با هم سپری می کردیم. روزایی که تو دوران نوپایی و کودکی شما از داشتنش محروم بودم.💐💞💝 چند تا عکس مشترک شما خواهرای مهربون رو ثبت کردم که در آینده با نگاه کردنش لذت ببرید و کلی ذوق کنید.     ...
12 فروردين 1399